بایگانی ماهانه: مِی 2012

MY THEORY TEST

استاندارد

خب خب من چن وقتی نبودم کسی هم نیامد بپرسد زنده ای یا مرده ای بابا دنیای بی معرفتی و کم رفاقتی شده این دنیای اینروزای ما !!!

خب هفته پیشم تفلد جی بود منم نمی دونم چرا به سرم زدم سورپرایز کنم جی رو ! حالا هی همه کارا گره بخوره و همه چی قاطی پاتی بشه ! ننه رئیسمون مریض بشه و اون بره ترکیه و ما بمونیم حوضمون حالا هر روز هفته برو سرکار ! از اون طرف هم جی مهمونی خدافظی داشت (جابجا داره میشه از کارش) و خلاصه همه چی تو هم دیگه !

حالا بگذریم که من دستمو سوزندونم بابت کیک به مهمونی جی دیر رسیدم و و خلاصه معده درد گرفتم به خاطر استرس و خلاصه این وسط جی گیر بده که بیا امتحان آیین نامه بده حالا نمیشه بهش بگی خب من دارم برات مهمونی میگیرم !خلاصه ورداشته برا من بوک کرده امتحان سه روز بعده تفلدش !

یعنی از دوشمبه رسمن دهنه من به فای عظما رفت از بس هی تست زدم و هی ویدیو دیدم و هی خطرات جاده رو کلیک کردم دیشبم که چشام دیگه جایی رو نمیدید شروع کردم به زدن جی گفتم تخصیره تو خودت میری امتحان میدی !!! جی هم میخنده میگه من بیچاره از کجا میدونستم تو این همه سر خودتو شلوغ کردی !!

یکشمبه هر جوری بود ما جی رو برا چن ساعتی از خونه فرستادیم بیرون و تو این مدت هلیم بادمجون و کلم پلو شیرازی و دو نوع سالاد درست کردیم و کیکشو تزیین کردیم که توی فیسانه حضور داره !

جی سورپرایز شد اساسی و کلی خوشال شده چون رفتم براش یه ویسکی هیژده ساله گرفتم که آخر ویسکیه یعنی خوده خدا ! و البته یه جفت کفش خوچگل و دو تا تیشرت (البته فقط ویسکی کادوی تفلد محسوب شده !!)

امروزم رفتم امتحان آیین نامه دادم و بالاخره قبول شدم ! بعدش یارو کاغذه رو داده دستم گیج نگاش میکنم میگم دید آی پس؟ آقاهه نگام میکنه و بالای برگه رو نشون میده و میگه ِس یو دید !!!

بعد من امشب دیگه هیچ حسی ندارم و جی میگه چه زود یادت رفت چقد استرس داشتی  میخواستی پس بشی بهش میگم من کلن اینجوریم خیلی خوشحالیم نمی مونه کلن هیچی راضیم نمیکنه !

خب نوشتیم که بماند بر صفحه روزگار ! :))

زت زیاد!