گاد دم سرماخوردگی

استاندارد

تقریبا یه هفته است که یه سرماخوردگی مسخره ای گرفتم که با پریود ماهانه ام یکی شده بود و تقریبا دمار از روزگارم درآورد.

 

الانه یه هفته است که تمامی جوشونده های گیاهی مامانم رو تست کردم و تمامی مسکن هایی که توی خونه بود ولی ول کن نبود نمی دونم چرا بدنم این همه ضعف نشون داد این دفعه کمتر پیش اومده من بیشتر از دو روز مریض بمونم و بخوام توی خونه بمونم.الان تقریبا یادم رفته آقای جی چه مزه ای میده یا عطر تنش چیه دماغم که از کار افتاده و حق بوسیدن هم که به خودم نمیدم.

اینقده دلم تنگ بغلش شده که خدا میدونه ،نه اینکه بغلش نکنم یا نکند نه با آرامش خیال نبوده همش توی یه حس بیحالی بوده که فقط گرمای تنش رو می خواستم برای اینکه از سرمایی که درونم بوده فرار کنم و نتوستم ازش لذت ببرم.

دلم تنش رو میخواد بی ترس بی واهمه از اینکه اونم مریض کنم همیشه همین جوریه وقتی مریض میشم تقریبا فک میکنم دارم میمرم خصوصا که نتونم جی رو هم داشته باشم و الان همیچین حسی دارم.

بیان دیدگاه